[ چهارشنبه 91/8/10 ] [ 6:36 عصر ] [ پوررحیمی ]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در این مطلب قصد دارم به یکی از ادعاهایی که مدت هاست در بین وهابیت پیرامون حدیث غدیر مطرح می شود بپردازم. امیدوارم در فضایی منطقی و بدور از تعصب مطالعه کنید متن ادعای مستشکل وهابی: اگر از نرم افزارهای رایانه ای برای محاسبه زمان واقعه غدیر استفاده کنید متوجه می شوید 18 ذی الحجه یعنی واقعه غدیرخم در روز 29 اسفند بوده و نمیتوانسته چندان گرمای شدیدی در محیط وجود داشته باشد. پس اشکال مستشکل این شد که آقا کی گفته هوا روز غدیر خم گرم بوده است. اصلا هم هوا گرم نبوده است. هوا معمولی بوده است اما پاسخ: جناب مستشکل اجازه هست بگذاریم علمای شما تاریخ و ماجرا رو برای ما بگویند که واقعا هوا گرم بوده یا سرد؟ از یحیى بن جعده از زید که گفت بیرون شدیم با رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله (از مکّه) تا رسیدیم بغدیر خم در روزى که تاکنون گرم تر از آنروز بر ما نگذشته بود پس حسب امر آنجناب خار و خاشاک آنجا رفته شد. پس آنجناب حمد و ثناى خداوند را بجا آورد و سپس خطاب بمردم فرمود: هیچ پیغمبرى مبعوث نشده مگر آنکه بیش از نیمى از عمر پیغمبر قبل از خود زیست نکرده و من نزدیک شده که بسراى دیگر خوانده شوم و اجابت نمایم. همانا من وامیگذارم در میان شما چیزى را که هرگز گمراه نشوید بعد از آن (یعنى بعد از تبعیّت و اداى حق آن)- کتاب خداى عزّ و جلّ. سپس برخاست و دست على رضى اللّه عنه را گرفت و خطاب بمردم فرمود: کیست که اولى (سزاوارتر) است بشما از خود شما؟ گفتند خدا و رسول او داناترند. فرمود: هر کس که من مولاى اویم. پس على علیه السّلام مولاى او است . الف: حاکم نیشابوری عن زید بن أرقم رضی الله عنه قال خرجنا مع رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم حتى انتهینا إلى غدیر خم فأمر بروح فکسح فی یوم ما أتى علینا یوم کان أشد حرا منه فحمد الله وأثنى علیه وقال یا أیها الناس انه لم یبعث نبی قط الا ما عاش نصف ما عاش الذی کان قبله وانی أوشک ان ادعى فأجیب وانی تارک فیکم ما لن تضلوا بعده کتاب الله عز وجل ثم قام فاخذ بید علی رضی الله عنه فقال یا أیها الناس من أولى بکم من أنفسکم قالوا الله ورسوله اعلم قال من کنت مولاه فعلی مولاه المستدرک – الحاکم النیسابوری – ج 3 – ص 533 ب: طبرانی حدثنا علی بن عبد العزیز ثنا أبو نعیم ثنا کامل أبو العلاء قال سمعت حبیب بن أبی ثابت یحدث عن یحیى بن جعدة عن زید بن أرقم قال خرجنا مع رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى انتهینا إلى غدیر خم أمر بدوح فکسح فی یوم ما أتى علینا یوم کان أشد حرا منه فحمد الله وأثنى علیه وقال یا أیها الناس إنه لم یبعث نبی قط إلا عاش نصف ما عاش الذی کان قبله وإنی أوشک أن أدعى فأجیب وإنی تارک فیکم ما لن تضلوا بعده کتاب الله ثم قام وأخذ بید علی رضی الله عنه فقال یا أیها الناس من أولى بکم من أنفسکم قالوا الله ورسوله أعلم قال من کنت مولاه فعلی مولاه ) المعجم الکبیر – الطبرانی – ج 5 – ص 171 – 172- دار إحیاء التراث العربی راستی یه نکته اخلاقی خدمت جناب مستشکل عرض کنم. لطفا سریع دست پاچه نشید بگید آقا این روایت ضعیفه. چون حاکم در انتهای روایت که نقل کرده است چنین نگاشته است *هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه * المستدرک – الحاکم النیسابوری – ج 3 – ص 533 ج: تفتازانی جالب اینجاست این مسئله در کتابی که طلاب اهل سنت در مدارسشان درس آنرا می آموزند نیز آمده است. و این بازهم دلیل دیگری است بر عدم مطالعه و سواد مستشکل أما حدیث الغدیر فهو أنه علیه السلام قد جمع الناس یوم غدیر خم موضع بین مکة والمدینة بالحجفة وذلک بعد رجوعه عن حجة الوداع وکان یوما صائفا حتى أن الرجل لیضع رداءه تحت قدمیه من شدة الحر وجمع الرجال وصعد علیه السلام علیها وقال مخاطبا معاشر المسلمین ألست أولى بکم من أنفسکم قالوا اللهم بلى قال فمن کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله وهذا حدیث متفق على صحته أورده علی رضی الله عنه یوم الشورى عندما حاول ذکر فضائله . اما حدیث غدیر، همانا رسول خدا«صلی الله علیه وآله» مردم را در روز غدیر خم در مکانی بین مکه و مدینه در جحفه جمع نمود، واین امر بعد از بازگشت از حجةالوداع بود، وآن روز، روزی بسیار گرم بود به گونه ای که از شدت گرما مردم ردای خود را به زیر پای خود افکنده بودند و مردم را جمع نموده و پیامبر بالا رفته و مردم را مخاطب قرار دادند : ای گروه مسلمین ! آیا من به شما از نفس شما اولی و سزاوار نیستم ؟ مردم گفتند : بله . پیامبر فرمودند : پس هر کس من مولای اویم پس ، پس علی مولای او می باشد . خداوندا دوست بدار موالی او را و دشمن بدار دشمن او را . یاری کن هر کس او را یاری کند و مخذول کن هر کس او را مخذول نماید . این حدیث اجماع بر صحت آن می باشد و علی علیه السلام آن را در روز شوری ، در حین بیان فضائلش بیان نموده است . شرح المقاصد ج2ص 290- دارالمعارف النعمانیه البته این مسئله به طور فراوان در منابع شیعه بیان شده است. از قبیل: بحارالانوار ج37ص184- موسسه الوفاء التحصین ج1ص26 اما چون شاید مستشکل بگوید چرا منباع شیعه را قبول ندارد. از منابع صحیح اهل سنت بهش سند ارائه کردیم تا مشکلشون برطرف بشه جناب مستشکل حالا یک سوال؟ حرف علمای طراز اول خودتون رو قبول می کنید یا نه؟ آنها می گویند هوا گرم بوده است اونم به طور مستند این کلام را می گویند بین ادعای شما و سخن علمای بزرگتون کدوم رو قبول کنیم. شما بگویید؟
منبع :گفتگوی آرام میان شیعه و سنی برچسبها: سوالات و شبهات |
||
[ : ] [ این وبلاگ با آدرس http://alghadir91.parsiblog.com در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی ثبت و تایید گردیده است ] |