پیامبر اکرم بنا بر امر الهی ، در سال دهم هجرت تصمیم به زیارت خانه خدا و بجا آوردن حج نمودند ؛ لذا مردم را از این امر مطلع کردند و حتی برای آگاه نمودن اهالی مناطق مختلف ، قاصدانی را به آن شهر ها گسیل داشتند . فرستادگان حضرت نیز همانگونه که وجود مقدس رسول اکرم خود اعلام نموده بودند ، این پیام را به مردم رساندند که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است . هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد ، بر او لازم است که پیامبر اکرم را در این سفر همراهی نماید . گرچه رسول اکرم با همراهی عده ای از اصحاب خویش پیش از این ، اعمال عمره مفرده را انجام داده بودند ، اما این نخستین بار و تنها مرتبه ای در طول حیات طیبه پیامبر اسلام بود که بنا بر امر الهی ، حضرت تصمیم به بجای آوردن و تعلیم مناسک حج گرفتند . پس از این اعلام ، جمعیت کثیری در مدینه جهت همراهی با رسول خدا و بجای آوردن اعمال حج ، مجتمع گشتند . مورخان و صاحب نظران از این سفر رسول خدا با عنوان حجة الوداع ، حجة الاسلام ، حجة البلاغ ، حجة الکمال و حجة التمام یاد می نمایند .
رسول اکرم با پای پیاده و در حالیکه غسل نموده بودند ، در روز شنبه 24 یا 25 ذیقعده به همراه همراهان خود و اهل بیت گرامیشان و عامه مهاجرین و انصار و جمعیت کثیری که گرداگرد حضرت اجتماع کرده بودند ، به قصد بجای آوردن مناسک حج از مدینه خارج گشتند . تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بین 70000 تا 120000 ( و حتی برخی بیشتر از 120000 ) نقل نموده اند ؛ اما افراد بسیاری به غیر از این عده ، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهر های دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند ، به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا را همراهی نمودند . امام علی ، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج ، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به جانب یمن فرستاده شده بودند ؛ اما هنگامی که از تصمیم پیامبر برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر ، آگاه گشتند ، به همراه عده ای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک ، به رسول اکرم ملحق شدند .
رسول خدا و همراهیان آن حضرت ، در میقات مسجد شجره مُحرم گشتند و بدین ترتیب اعمال حج را آغاز نمودند . گرچه اصول و کلیات مناسک حج قبلا و به هنگام نزول آیات مربوطه ، توسط رسول اکرم توضیح داده شده بود ، اما در این سفر ، پیامبر این اعمال را به طور عملی برای مردم آموزش داده و جزئیات را برای آنان تبین نمودند و در مواقف گوناگون ، با ایراد خطابه ، مردم را نسبت به سایر تکالیف الهی و وظایف شرعیشان آگاهی بخشیدند .
سرانجام اعمال حج ، پایان یافت و پیامبر اکرم به همراه جمعیت کثیری که ایشان را همراهی می نمودند ، شهر مکه را ترک نمودند و رهسپار مدینه شدند . در میان راه مکه و مدینه در غدیر خم ، آیه قرآن نازل گردید :
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس . ( مائده / 67 )
" اى پیامبر ، آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان و اگر نرسانى رسالت خداى را بجا نیاورده اى ؛ و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مى کند " .
دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت مى کند :
اولا : فرمانى که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم براى ابلاغ آن مامور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر ( بر فرض محال ) در رساندن آن ترسى به خود راه مى داد و آن را ابلاغ نمى کرد رسالت الهى خود را انجام نداده بود ، بلکه با انجام این ماموریت رسالت وى تکمیل مى شد .
به عبارت دیگر ، هرگز مقصود از ما انزل الیک مجموع آیات قرآن و دستور هاى اسلامى نیست . زیرا ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مجموع دستور هاى الهى را ابلاغ نکند رسالت خود را انجام نداده است و یک چنین امر بدیهى نیاز به نزول آیه ندارد . بلکه مقصود از آن ، ابلاغ امر خاصى است که ابلاغ آن مکمل رسالت شمرده مى شود و تا ابلاغ نشود وظیفه خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمى گیرد . بنابر این ، باید مورد ماموریت یکى از اصول مهم اسلامى باشد که با دیگر اصول و فروع اسلامى پیوستگى داشته پس از یگانگى خدا و رسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود .
ثانیا : از نظر محاسبات اجتماعى ، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم احتمال مى داد که در طریق انجام این ماموریت ممکن است از جانب مردم آسیبى به او برسد و خداوند براى تقویت اراده او مى فرماید :
و الله یعصمک من الناس .
اکنون باید دید از میان احتمالاتى که مفسران اسلامى در تعیین موضوع ماموریت داده اند کدام به مضمون آیه نزدیکتر است .
محدثان شیعه و همچنین سى تن از محدثان بزرگ اهل تسنن بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است و طى آن خدا به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ماموریت داده که حضرت على علیه السلام را به عنوان " مولاى مؤمنان " معرفى کند .
ولایت و جانشینى امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتى بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت باشد و خوددارى از بیان آن ، مایه نقص در امر رسالت شمرده شود .
همچنین جا داشت که پیامبر گرامى ، از نظر محاسبات اجتماعى و سیاسى ، به خود خوف و رعبى راه دهد ، زیرا وصایت و جانشینى شخصى مانند حضرت على علیه السلام که بیش از سى و سه سال از عمر او نگذشته بود بر گروهى که از نظر سن و سال از او به مراتب بالاتر بودند بسیار گران بود . گذشته از این ، خون بسیارى از بستگان همین افراد که دور پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را گرفته بودند در صحنه هاى نبرد به دست حضرت على علیه السلام ریخته شده بود و حکومت چنین فردى بر مردمى کینه توز بسیار سخت خواهد بود .
به علاوه ، حضرت على علیه السلام پسر عمو و داماد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بود و تعیین چنین فردى براى خلافت در نظر افراد کوته بین به یک نوع تعصب فامیلى حمل مى شده است .
ولى به رغم این زمینه هاى نامساعد ، اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفت که پایدارى نهضت را با نصب حضرت على علیه السلام تضمین کند و رسالت جهانى پیامبر خویش را با تعیین رهبر و راهنماى پس از او تکمیل سازد .
این پیام الهى ماموریتى خطیر بر عهده پیامبر اکرم (ص ) مى گذاشت، اعلان چیزى که باید همگان ازآن باخبر شوند و اگر چنین نکند گویاکارى صورت نداده است.
بنابراین بهترین موقعیت براى اعلام چنین پیامى همین جا بود، جایى که راه مصر و عراق و مدینه و حضرموت و تهامه از هم جدا مى شود و همه حاجیان ناگزیر از آن مى گذرند. غدیر خم مناسب ترین محلى بود که مى توانست چنین پیام پر اهمیتی رابه گوش همگان برساند.
در پی نزول این آیه ، رسول خدا دستور دادند تا همهی کاروانیان در آن محل اجتماع کنند ، از یاران خود خواست تا زیر چند درخت کهنسال را بروبند و با رویهم گذاردن جهاز شتران منبرى بلند برافرازند ، سپس بر فراز منبر برآمد و و در همان جا خطابه ی طولانی غدیر توسط پیامبر اکرم ایراد گردید .
در این خطبه محمد ، پیامبر اسلام ، علی بن ابی طالب را به عنوان وصی برادر و جانشین خود از جانب خدا معرفی کرد . عبارت معروف " هر آنکس که من مولای او هستم ، پس علی مولای اوست " قسمتی از خطابه بلند غدیر است که مورد تایید شیعیان و اهل تسنن است . گرچه در تفسیر " ولی " بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد . در فرهنگ لغت عرب ولی به دو معنی آمده :
۱- دوست ؛ ۲- صاحب اختیار به معنای جانشین و امام پس از پیامبر .
ای علی تو نشان هدایت این امتی ؛ هر که تو را دوست بدارد ، رستگار شود و هر که تو را دشمن بدارد ، به هلاک افتد . پیامبر اکرم (ص)
ولایت علی بن ابی طالب (ع) ولایت خدا و محبت او عبادت خدا و پیروی از او فریضه ای از جانب خدا است . پیامبر اکرم (ص)
هر که من مولای اویم پس علی مولای او است . پیامبر اکرم (ص)
روز غدیر خم برترین عید امت من است . پیامبر اکرم (ص)
خداوند پس از غدیر خم برای کسی حجت و عذری باقی نگذاشت . حضرت فاطمه زهرا (س )