سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه نخست           پروفایل مدیر وبلاگ           پست الکترونیک           آرشیو مطالب           عناوین مطالب
لینک دوستان
[ شنبه 91/7/1 ] [ 9:0 صبح ] [ پوررحیمی ]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


غدیر

توجه شما علاقه مندان با داستان مباهله را به این نامه جلب میکنم . زمینه‏ ساز واقعه مباهله نامه رسول‏ خدا (ص) به مسیحیان نجران و دعوت آنها به اسلام بود و حاملین این نامه عتبةبن غزوان و عبدالله‏بن ابى‏امیة و الهدیربن عبدالله و صهیب‏بن سنان شمرده شده‏اند (24)  و متن آن را ابن‏کثیر در البدایة و النهایة چنین ذکر کرده است: «باسم اله ابراهیم و اسحاق و یعقوب من محمد النبى رسول‏الله الى اسقف نجران اسلم انتم فانى احمد الیکم اله ابراهیم و اسحاق و یعقوب. اما بعد فانى ادعوکم الى عبادةالله من عبادة العباد و ادعوکم الى ولایةالله من ولایة العباد و ان ابیتم فالجزیة فان ابیتم آذنتکم بحرب و السلام.»ولى یعقوبى صدرنامه را با اندکى تفاوت این چنین نقل کرده است:  «بسم‏الله من محمد رسول‏الله الى اسقفة نجران، بسم‏الله فانى احمد الیکم اله ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب... .»سید ابن‏طاووس در اقبال فرموده است که رسول‏خدا(ص) در این نامه آیه شریفه «قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم ان لا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون» (آل عمران / 64) را درج نمود. (25)

در هر صورت پیام اصلى این نامه اعلام رسالت رسول‏خدا و دعوت از اسقف یا اسقف‏هاى نجران و مردم مسیحى آن منطقه به آیین اسلام بود. اما در صورتى از پذیرش اسلام امتناع ورزند یا باید مقررات ویژه پرداخت جزیه به حکومت اسلامى را بپذیرند و یا آماده جنگ شوند. در میان مورخین شکى نیست که هیئت اعزامى مسیحیان نجران در سال دهم هجرى به حضور رسول‏خدا در مدینه رسیدند و صلحنامه را امضاء کردند و تاریخ نگارش این نامه نباید به فاصله زیادى از تاریخ نگارش صلحنامه باشد. ابن‏اثیر کتابت هر دو را در سال دهم هجرى ذکر کرده است . سیدابن‏طاووس در اقبال فرموده است که این نامه بعد از نامه‏هایى بود که رسول‏خدا به کسرى و قیصر نوشت یعنى حدود سال نهم هجرى و بعد از نزول آیه جزیه. به هر جهت مى‏توان یقین پیدا کرد که این نامه مربوط به اواخر دوران مدینه است و قرائن داخلى موجود در متن نامه یعنى اعلام جنگ به مخاطبین و الزام آنها به جزیه، خود بهترین دلیل بر زمان نگارش نامه است (26)  پس اگر نگارش این نامه را به دوران مکه مربوط بدانیم خطایى فاحش است.  (27)  مخاطب مستقیم این نامه اسقف یا اسقف‏هاى نجران بودند و این لفظ از آن رو بر آنها اطلاق مى‏شد که سمت پیشواى دینى بودن مردم را بر عهده داشتند و اسم خاص براى شخص یا اشخاصى به شمار نمى‏آمد. در منتهى‏الارب ذیل لغت «اسقف» آمده است: اسقف صاحب منصبى از مناصب دینى نصارى است که او برتر از «قسیس» و فروتر از «مطران» باشد. مهتر ترسایان در بلاد اسلام اول «بطریق» است و پس از آن «جاثلیق» و پس از آن «مطران» و پس از آن اسقف و پس از آن «قسیس» و پس از آن «شماس». اما سابقه مسیحیت در نجران بنابر آنچه در برخى منابع آمده است به ورود مردى صالح به نام «فیمیون» بدین منطقه بازمى‏گردد. پیش از او مردم این منطقه بر دین عرب بودند و درخت نخل بزرگى داشتند که او را مى‏پرستیدند به پاى او به عبادت مى‏پرداختند. فیمیون از عباد و زهاد و از موحدین در دین مسیحیت بود و مستجاب الدعوة شده بود. او از شهرى به شهرى مى‏رفت و به کار بنایى مى‏پرداخت و از دسترنج خود مى‏خورد و دین مسیحیت را تبلیغ مى‏کرد تا عبور او به یکى از آبادیهاى شام افتاد و مردى از اهالى آنجا به شأن و منزلت او واقف گشت و پیرو او شد چون از شام بیرون آمدند کاروانى از اعراب آن دو را به بندگى گرفتند و به اهالى نجران فروختند. مردى از اشراف نجران که فیمیون را خریده بود از او کراماتى دید فیمیون بدو گفت از پرستش درختى که نه نفع مى‏رساند و نه ضررى دست بردارید و من‏اگر خدایم را بخوانم او را نابود خواهد کرد. پس تطهیر کرد و دو رکعت نماز خواند و دعا کرد و خدا بادى فرستاد و آن درخت را از جاى برکند و از اینجا اهل نجران به مسیحیت روى آوردند . (28) و به نقلى دیگر فیمیون به نزدیکى نجران آمد و فرزندى از اهالى آنجا به نام عبدالله‏بن ثامر به نزد او رفت و آمد مى‏کرد و مطالبى از او آموخت و بدان مرتبه رسید که از او عجایبى صادر شد و برخى اهالى نجران چون کرامات او را دیدند به دین او داخل شدند و این خبر چون به پادشاه آن منطقه رسید آن پسر را کشت و آتشى برافروخت و هر کس را که از دین اجدادى خود دست کشیده بود بدان آتش مى‏انداخت و از اینجا داستان اصحاب اخدود شکل گرفت. و برخى در تأیید این حکایت آورده‏اند که پیامبر اسلام فرمود: چهار آبادى محفوظ هستند مکه و مدینه و ایلیا و نجران و هیچ شبى نیست جز آن که بر نجران هفتاد هزار فرشته نازل مى‏شود و بر اصحاب اخدود سلام مى‏کنند. (29) بدین ترتیب مسیحیت در نجران استقرار یافت و به مرور زمان ریشه‏دار شد از جمله آثار حضور مسیحیت در این منطقه که توجه دیگران را به‏خود معطوف داشته بود کعبه نجران بود؛ عبادتگاهى که به شکل کعبه مسلمانان ساخته شده بود و بنیان آن را عبدالمدان‏بن الدیان حارثى گذاشته بود. نصاراى نجران بدین معبد اهتمام زیادى داشتند و جمعى از اسقف‏ها در آن مقیم بودند . «اعشى» شاعر عرب در شأن کعبه نجران سروده بود:

و کعبة نجران حتم علی
 ک حتى تناخى بابوابها
 نزور یزید و عبدالمسیح
 و قیسا هم خیر اربابها (30)


 اما از نظر جغرافیاى نجران نقطه‏اى واقع میان حجاز و یمن و طول آن به اندازه یک روز راه براى راکب سریع بود و در آن 73 آبادى وجود داشت که تنها 120 هزار مردى جنگى در آن ساکن بودند. (31)  ولى بعدها منطقه میان کوفه و واسط که تا خود کوفه دو روز راه داشت نیز نجران نام گرفت . نصاراى نجران چون از نقطه اول توسط عمربن الخطاب در دوران زمامدارى‏اش رانده شدند به نقطه دوم آمدند و این سرزمین موسوم به اسم سرزمین اصلى آنان شد.  (32)  وقتى حکومت اسلامى در مدینه شکل گرفت هنوز یمن تحت نفوذ ایرانیان و زیرمجموعه حکومت فارس بود. بعد از هلاک کسرى رسول‏خدا حاکم وقت یمن را که «باذان» نام داشت و اسلام اختیار کرده بود در حکمرانى خود ابقا کرد. پس از وفات باذان قلمرو حکمرانى او میان چند نفر تقسیم شد و براى هریک از صنعاء، حمدان، مآرب، الجند و منطقه میان نجران و رمع و زبید عاملى قرار داده شد و عمروبن حزم بر نجران منصوب شد. (33)

ظاهر آن است که در زمان کتابت نامه رسول‏خدا به اسقف نجران، مردم این منطقه دو دسته بودند مسیحیانى که پیامبر نمایندگان خود را به همراه نامه‏اى به سوى آنان فرستاد و مشرکانى که خالدبن ولید از جانب پیامبر به سوى آنها آمد و این گروه از ساکنین نجران سرانجام مسلمان شدند و به حضور رسول‏خدا نیز رسیدند. (34)

به هر صورت حیات مسیحیت در نجران تا زمان رسول‏خدا تداوم یافت و بعد از آن تا زمان عمربن الخطاب نیز ادامه داشت. تا آن که خلیفه دوم آنها را از حجاز بیرون کرد و بدین حدیث از رسول‏خدا متمسک شد که «لاخرجن الیهود و النصارى عن جزیرة العرب حتى لا ادع فیها الامسلما» با آن که اهالى نجران با پیامبر صلح کرده بودند و برخى نیز در توجیه کار خلیفه دوم به روایت ابوعبیدةبن جراح از پیامبر استناد کردند که آن حضرت فرمود «اخرجوا الیهود من الحجاز و اخرجوا اهل نجران من جزیرة العرب» در زمان خلافت ظاهرى امیرالمؤمنین اهالى نجران به نزد آن حضرت آمدند و صلحنامه خود را آوردند و گفتند که این خط شما است ولى عمر ما را از سرزمین خودمان بیرون کرده است، پس آن حضرت فرمود اگر عمر که داناى به کار بود چنین کرده است من آن را تغییر نمى‏دهم. (35)

از نظر ما آنچه در این ماجرا بیشتر قابل اعتماد است اصل مسأله برخورد عمر با مسیحیان نجران و کوچ اجبارى آنهاست اما این کار چه توجیهى داشته است، بخوبى معلوم نیست و سؤالات دیگرى که پیرامون این صلحنامه و نقض آن از سوى عمر یا عدم الزام اهل نجران به شروط مقرر در آن وجود دارد، همه در جاى خود باید بحث شود (36)  و هدف ما از بیان این تفصیلات در ذیل نامه رسول‏خدا (ص) آن بود که معلوم شود چگونه نجران با آن سابقه دراز در مسیحیت و آثار تاریخى همواره مورد توجه بوده و طبعا نحوه برخورد پیامبر اسلام با مسیحیان آنجا به جهت موقعیت ویژه‏اى که دارا بودند و خصوصا به جهت ارتباط مستقیم و نزدیک آنها با پادشاه روم مى‏توانست انعکاس وسیعى در داخل و خارج جزیرةالعرب پیدا کند و نقطه عطفى در تاریخ معادلات مسلمانان با مسیحیان به شمار آید.

پاورقی :

 24ـ معجم البلدان، ابوعبدالله یاقوت‏بن عبدالله الحموى،
داراحیاء التراث العربى، بیروت، چاپ اول، 1417 ق.
 25ـ سعدالسعود، على‏بن موسى‏بن جعفربن محمدبن طاووس،
منشورات الرضى، قم، 1363 ش.
 26ـ الطرائف فى معرفة مذاهب الطرائف، رضى الدین على‏بن موسى‏بن طاووس،
مطبعة الخیام، قم 1400 ق.
 27ـ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمد باقر مجلسى،
 الطبعة الثالثة، دار احیاء التراث العربى، بیروت لبنان، 1403 ق.
 28ـ مکاتیب الرسول، على الاحمدى المیانجى، الطبعة الاولى،
مؤسسة دارالحدیث الثقافیه، طهران، 1419 ق .
 29ـ تاریخ المدینة المنورة، عمربن شبه النمیرى البصرى، تحقیق فهیم محمد شلتوت،
 دارالفکر، قم، 1368 ش .
 30ـ انسان العیون فى سیرة الامین المأمون (السیرة الحلبیه)،
على‏بن برهان الدین الحلبى، دارالمعرفة، بیروت.
 31ـ مسار الشیعة فى مختصر تواریخ الشریعة، الشیخ المفید، تحقیق الشیخ مهدى نجف، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید مجلد 7، الطبعة الثانیه، 1414 ق.
 32ـ تاریخ یعقوبى، احمدبن ابى یعقوب، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، چاپ سوم،
 مرکز انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، 1362 ش.
 33ـ مناقب آل ابى‏طالب، محمدبن على‏بن شهر آشوب، المطبعة العلمیة، قم.
 34ـ مباهله در مدینه، پروفسور لویى ماسینیون، ترجمه محمودرضا افتخارزاده،
چاپ اول، انتشارات رسالت قلم، تهران، 1378 ش.
 35ـ ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى، محب الدین احمدبن عبدالله الطبرى،
 دارالمعرفة، بیروت، .1974
 36ـ نورالابصار فى مناقب آل بیت النبى المختار، الشیخ مومن الشبلنجى،
 منشورات الشریف الرضى.


منبع : سایت امام علی(ع)



برچسب‌ها: مباهله

درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
لینک های مفید
سخنی از بهشت





آمار سایت
آمار واطلاعات

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 23
کل بازدید : 185309


کل یادداشتها : 89
تماس با ما

ویدئو وبلاگ

   این مستند به بررسی اهانت به پیامبر اعظم (ص) در بازی‌های رایانه‌ای می‌پردازد .

 

 

   مشاهده آنلاین و دانلود. +

 

امکانات وب
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت


وبلاگ های من
وضعیت آب و هوا
کدهای مناسبتی